در پیچ و خم بازار، سرگردان و حیرانم. می رسم به راسته کیلویی ها. به دنبال حجره های مارک فروشی ام. اما اینجا تنها پارچه های چادری چینی و ژاپنی دارد. کمی جلوتر مغازه های جین فروشی است. خوشحال می شوم که نشانی از مارک ها پیدا کرده ام . شلوارهای این مغازه های قیمت هایشان از مغازه های بیرون ارزان تر است. اما کسی این جا تک فروشی ندارد. تک مغازه هایی که تک فروشی دارند، قیمت هایشان مشابه بیرون است.
درس امروز درسی پایه ای و اساسی است، در مورد پایه و اساس مرد بودن است. با کلیه ی اطلاعاتی که در دست دارم، مطمئن هستم که شما بحث درمورد چنین مسائلی را بی فایده می دانید و خواهید گفت چرا وقتی مسائل مهمتری مثل کار و تجارت هست، باید چنین چیزهایی یاد بگیرید.
پاسخ این سوال بسیار ساده است: