به هیچ عنوان تلفن محل کار یا همراهتان را در اختیار شخصی که نمیشناسید قرار ندهید
با تاکسی داشتم می رفتم میرداماد. وقتی به میدان محسنی (میدان زمانی سابق و میدان مادر
کنونی) رسیدیم راننده یک مغازه طلا فروشی را نشان داد و گفت «صاحب بدبخت
این مغازه الان زندانه»>>>>آنگونه که راننده تاکسی تعریف می کرد چند ماه
پیش دو نفر وارد این مغازه شدند و چند سرویس طلا انتخاب کردند که قیمت
آنها حدود0 15 میلیون تومان شد.
مشتری مذکور به صاحب مغازه گفته که پول
همراه ندارد آیا امکانش هست پول سرویس های طلا را به حساب
صاحب مغازه واریز کند.>>>>صاحب مغازه هم که به چیزی مشکوک نشده بود
شماره حسابش را به آنها می دهد و می گوید بعد از واریز وجه به حساب سرویس
ها را تحویل خواهد داد.>>>>مشتری وانمود می کند عجله دارد و می گوید من
همینجا می مانم تا دوستم که در بانک است پول رابه حساب شما واریز کند
.>>>>مشتری از تلفن مغازه با دوستش تماس می گیرد و شماره حساب صاحب مغازه
را به کسی که ادعا می کرده دوست وی است اعلام می کند .>>>>بعد از
چند
دقیقه صاحب مغازه با بانک تماس می گیرد و بانک هم تائید می کند که کل
مبلغ به حساب وی واریز شده است. مشتری هم طلاها را تحویل می گیرد و از
مغازه
خارج می شود .>>>>هنوز 2 ساعت از خروج مشتری نگذشته بود که چند اتومبیل
پلیس جلوی مغازه طلا فروشی توقف می کند. دو مامور مسلح وارد مغازه طلا
فروشی شده و صاحب مغازه را به جرم آدم ربایی دستگیر می کنند.>>>>در
بازداشتگاه مشخص می شود که چند روز قبل از آن یک آدم ربایی رخ داده و آدم
ربا ها با خانواده فرد ربوده شده تماس گرفته بودند و گفته بودند در فلان
روز شماره حسابی را به آنها می
دهند تا 0 15 میلیون تومان به آن حساب
واریز کنند.>>>> تلفن خانواده فرد ربوده شده در روز مذکور توسط پلیس تحت
شنود بوده و طبق اسناد پلیس تماس تلفنی از مغازه طلافروشی گرفته شده و
شماره حساب بانک هم متعلق به صاحب طلا فروشی بوده با این حساب صاحب طلا
فروشی متهم ردیف اول است و....>>>>الان چند ماهی است این طلا فروش بخت
برگشته به همین اتهام در زندان مشغول نوشیدن آب خنک است.....>>>>>>
به هیچ عنوان تلفن محل کار یا همراهتان را برای تماس گرفتن در اختیار کسی که نمیشناسید قرار ندهید